رازهای موفقیت زندگی | ||
سخنان بزرگان
|
رزندان طلاق را به چهار گروه سنی تقسیم کردیم. از تولد تا سه سالگی- از سه سالگی تا شش سالگی- از شش سالگی تا 13 سالگی و بالاخره از 13 سالگی تا 18 سالگی. در شماره های قبلی عوارض و عواقب طلاق را بر روی کودکان تا 13 ساله بررسی کردیم و از بکن و نکن هائی که به کودکان یاری می دهد که از این تونل وحشت، راحت تر عبور کنند لیستی در اختیار والدین گذاشتیم. در این شماره فزرندان 13 تا 18 ساله را که باید با طلاق والدین به نوعی سازگاری کنند مورد بحث قرار می دهیم.
در این مرحله از زندگی، نوجوانان بیشترین فکر و نیروی روانی شان صرف فرم بخشیدن به هویت و فردیت خویش است. در واقع نوجوانان میل و گرایش ویژه ای به جدا شدن از خانواده و بیرون رفتن از میدان مغناطیسی عاطفی خانواده را دارد. زیرا در این دوره است که او باید کم کم انسان و فرد خود بشود و دنیا را مستقیم و نه از پشت عینک والدین خود تجربه کند. به همین دلیل بیشتر وقت و فکر او متوجه دوستان و هم ردیفان اوست. چالش های نوجوانان وقتی که با خبر جدائی والدین روبرو می شوند در چند موضوع خلاصه می شود. مهم ترین چالش این است که نوجوان در ذهن و دادگاه درونی خودیکی از والدین را مقصر می بیند و نسبت به والد دیگر احساس مسؤلیت و نگرانی پیدا می کند. گاهی اوقات نوجوان به حمایت از والدی که در چشم او ستم دیده است با والد دیگر خود به ستیز بر می خیزد و علیه او جبهه می گیرد. و این دوپارچگی درونی در نوجوانی خشم واضطراب ایجاد می کند و از جائی که نوجوانی خود دوره نوسانات تند و تیز خٌلقی و احساسی است، نوجوان خانواده طلاق بیشتر از هم ردیفان خود هیجانی است و گاه از هم سن و سالان خود فاصله می گیرد و منزوی می شود. تأثیر دومی که طلاق روی نوجوانان دارد این است که ثبات عاطفی ، وفاداری و اعتماد را نسبت به روابط عاطفی خود با دوست و محبوب خود نیز از دست می دهد. روزی نوجوانی در مطب خصوصی من در پاسخ به این سؤال که چرا با دوست دخترت بهم زدی؟ با لبخند تلخی گفت:«چرا وقت خودم را تلف کنم و انرژی خرج چیزی کنم که بی فایده است.» و بلافاصله گفت:«رابطه یعنی خانه روی ماسه ساحل!» با اولین موج خراب می شود. آدم تا بچه است با امید خانه شنی می سازد وقتی بزرگتر شد به این کار بیهوده می خندد. مادر و پدرم بعد از 21 سال فهمیدند که ازدواج کار بیهوده ای است. و من از حالا می دانم رابطه یعنی ساختن خانه روی ماسه. مهم ترین چیزی که والدین در این بحران های جدی(طلاق) باید به خاطر بسپاریداین است که نوجوانان بر خلاف بی تفاوتی ظاهری که ممکن است نشان بدهد در عمق درگیر طوفانی جدی است و از مادر و پدر هر دو به شدت عصبانی است. بهترین کار والدین این است که در زندگی نوجوانان خود حضور داشته باشند. با دوستان او ارتباط و از فعالیت های فوق برنامه او آگاه باشند. گفتگوی خصوصی با نوجوانان و سخن از طلاق و احساسات مربوط به آن ضروری است اگر چه نوجوانان در ابتدا امتناع می ورزد. رعایت نکات زیر مهم است: • به گفتگو با نوجوانان اهمیت بدهید حتی اگر کلمات آنان مطابق سلیقه شما نیست. • اجازه ندهید که نوجوانان از آب گل آلود ماهی بگیرند و از اختلاف شما با هم خود خواهانه امتیازاتی بگیرد که در دراز مدت به ضرر اوست. •نوجوانان خود را روانشناس و مشاوره خود قرار ندهید و به بهانه اینکه کسی دیگر را ندارید، با او درد دل نکنیدو به خصوص خشم خود را از همسر سابق خودبا او در میان نگذارید. •هر جا که لازم است با همسر سابق خود همراهی و همکاری کنید، زیرا سود نوجوان شما در کار است، کار را به لجاجت نکشانید. • برنامه زندگی نوجوان خود را با موافقت خود او و زمانی که مایل است با شما و یا همسر شما باشد تنظیم کنید، ولی مراقب باشید که نوعی انضباط و حساب و کتاب در کار باشد. انتظارات زیر از نوجوان خانواده طلاق، انتظاری بی جاست • اینکه نوجوان داوطلبانه باب گفتگو با شما را باز کند. • اینکه نوجوان از جدائی شما عصبانی و تلخ نباشد و مونس و همدرد شما بشود. • اینکه نوجوان دیگر بچه نیست و با کج خلقی و عصبانیت خود نباید به مسائل طلاق شما اضافه کند. • اینکه نوجوان درباره پدر یا مادر همان احساس خشم و تقصیر و نفرتی را داشته باشد که احتمالاً شما دارید. • اینکه دلشوره های مادی و معنوی شما نوجوانان را همیشه در جنگ طلاق، محافظ شما نگه می دارد و طرفدارای او ابدی است. با چشم و گوش باز و با همکاری نزدیک با همسر خود در نقش مادری و پدری در کنار هم باشید تا این دوره حساس را نوجوان شما بی خطر سپری کند. به نوجوانان طلاق اطمینان بدهید که : • در وقایع مهم زندگی مثل فارغ التحصیلی، ازدواج،... به عنوان مادر و پدر و بسیار محترمانه شرکت خواهید داشت وخواسته آنها هرچه باشد محترم می شمارید. • بگذارید که فرزندان بزرگ و جوان شما برنامه های خانوادگی را طراحی و تنظیم کنند و شرکت در آنها را الویت خود قرار بدهید. • به نوجوان خود نشان بدهید که سلامت و بهزیستی مادر یا پدر او،از اولویت های شما نیز هست. • در زمان مناسب در حضور فرزند نوجوان و یا جوان خود به او بگویید که می دانید که تصمیم شما برای طلاق، ضربه ای عاطفی به آنها زده و می ادنید که عبور از تونل وحشت برای آنها اسان نبوده است و بابت این سختی هر دو متأسف و متأثرید. همانگونه که در بخش نخست این مقاله اشاره کردم، طلاق تصمیمی دشوار و بحرانی جدی است و ایکاش خانواده، از تمام امکانات موجود یاری بگیرد که وارد این دوره سخت و دشوار نشود. ولی اگر چاره ای جز طلاق نبود حداقل باید«طلاق نسبتاً سالم و کم دردسر» را به طلاق های جنون آمیز و تخریبی ترجیح داد. دختر 9 ساله ای که والدین به علت مشروبخواری پدر از هم جداشده اند می گوید:«پدر عزیزم، ایکاش دیگه مشروب نخوری و حرفهای بد به مادر نزنی. من مادر را دوست دارم.» دختر 10 ساله:« من از مادرم متنفر می شوم وقتی می گوید که پدر من بدجنس و احمق بود.» دختر 9 ساله ای در دفترچه خاطراتش نوشته:« من از مشاوری که با من حرف میزنه متنفرم، او از قانون، از ساعات ملاقات و ... با من حرف می زنه. او چه می دونه درد من چیه؟ من قوانین خودم را دوست دارم. قوانین من خیلی ساده است. • مامان و بابا، با هم دعوا نکنید. • یک دفعه تو برنده باش ، یک دفعه آن یکی • حرف بد به هم نزنید چون خیلی همدیگر را آزرده می کنید. • عادات بد خود را ترک کنید. • به جای اینکه روزی چند دفعه به من بگویید I Love you یک دفعه به همدیگر بگویید. • گاهی به همدیگر بگویید O.K برگرفته از: روزنامه پیام آشنا [ چهارشنبه 90/6/2 ] [ 5:0 عصر ] [ عظیمی پور ]
|
. |
|